طبق قانون، در صورت جدایی والدین، حضانت فرزند تا 7 سالگی با مادر است و از 7 سال تا سن بلوغ به عهده پدر قرار می گیرد. دختران بعد از 9 سالگی تمام قمری و پسران پس از 15 سالگی تمام قمری می توانند تصمیم بگیرند که با چه کسی می خواهند زندگی کنند.
روابط عاطفی و نگرانی های مادرانه و پدرانه موجب می شود که هر یک از والدین در تلاش باشند تا حضانت فرزندشان را از آن خود کنند.
در صورت وجود شرایط قانونی و بنا به مصلحت طفل می توان از دادگاه تقاضای سلب حضانت از شخصی که حضانت بر عهده وی است را نمود. در بسیاری موارد هیچ کدام از این شرایط وجود ندارد.مادر به خاطر احساس مادرانه و روابط عاطفی خود با فرزندش در تلاش است تا هر طور شده حضانت طفل را بر عهده بگیرد. بدین منظور مادر حین طلاق از مهریه خود می گذرد تا بتواند فرزندش را نزد خود نگه دارد.
توافق بر حضانت
در حقوق خانواده نظر غالب بر این است که هیچ کدام از ابوین نمی تواند حق حضانت فرزند را اسقاط کند. اگر چه رویه قضایی در طلاق های توافقی می پذیرد که زوجین با توافق حضانت را به دیگری واگذار کند. زیرا همانطور که گفته شد حضانت هم جنبه حق دارد و هم جنبه تکلیف دارد. با قبول حضانت پدر یا مادر و موافقت دیگری جنبه حقی حضانت دائم فرزند با توافق تفویض می شود. اگر این امر مخالفت مصلحت طفل نباشد از نظر دادگاه هم ممانعتی ندارد.
توافق زوجین برای حضانت در طلاق توافقی و غیر آن معتبر و لازم الاجرا است. ولی در آینده اگر بتوان برای دادگاه ثابت کرد که مصلحت طفل، سلامت یا تربیت او در معرض خطر است و برای دادگاه ثابت شود، حتی اگر قبلا توافقی بوده باشد ملاک برای دادگاه رعایت مصلحت طفل است.
بذل مهریه در مقابل حضانت فرزند با توافق زوجین
بخشش مهریه در قبال حضانت دائم فرزند یکی از توافقات زوجین در هنگام طلاق است. رویه قضایی در این خصوص شفافیت لازم را ندارد و بین حقوقدان ها اختلاف نظر است. در طلاق خلع زن چیزی از مهریه یا غیر آن را در قبال طلاق بذل می کند. این امر مطلقا ارتباطی به حضانت فرزندان ندارد. ممکن است قرارداد صلحی منعقد شود که زن مهریه را در قبال گرفتن حضانت دائم فرزند مشترک صلح کند. به این معنی که مرد نتواند مطلقا حتی در صورت از بین رفتن صلاحیت مادر یا اثبات به صلاح فرزند نبودن حضانت مادر، حضانت دائم فرزند را پس بگیرد. به نظر می رسد این توافق صحیح نبوده و با قواعد آمره قانونی در تعارض است. حضانت طفل و رعایت مصلحت او نمی تواند وجه المصالحه قرار گیرد.
نظر کمیسیون قضایی در بذل مهریه در مقابل کسب حضانت
سوال – نظر به این که حسب مدلول ماده ۱۱۶۸ قانون مدنی نگهداری اطفال هم حق و هم تکلیف ابوین است در مدتی که حضانت با پدر است، اگر زوجه در قبال انتقال حضانت از ناحیه زوج، مهرش را به زوج بذل کند، در این فرض؛ اولا، آیا مهر بذل شده محسوب می شود؟ و ثانیا، آیا طلاق خلعی است یا رجعی؟
نظر اکثریت – حق حضانت بنا به دلایل زیر قابل اسقاط و معامله نیست:
از ماده راجع به حضانت متوجه می شویم که حق حضانت پدر قابل اسقاط نیست. چون ولایت است و اصلا حق ولایت قابل اسقاط نیست، و لو این که قرارداد ببندند.
ولایت یک اصل ذاتی و قائم به شخص پدر و جد پدری است. قانونگذار در مدت کوتاهی حق حضانت را به مادر داده است، چون تکلیف است، قابل اسقاط نیست.
در حضانت، حق و تکلیف، چنان به هم آمیخته است که از نظر قانون مدنی این حق قابل اسقاط نیست. در فرض سوال، بذلی که از سوی زوجه صورت پذیرفته، یک شرط باطل و خلاف شرع و قانون است.
نظر اقلیت – در حضانت آنجا که حق است، قابل اسقاط است. آنجا که تکلیف است، قابل اسقاط نیست. دلیل این امر، آن است که حق قابل اسقاط است. ولی پذیرفتن مسئولیت طفل تکلیف است. نگهداری تا جایی که مرز حق است، صد در صد قابل اسقاط است. در فرض سوال چون بذل در مقابل حق حضانت است، طلاق رجعی است.
امکان رجوع به مهریه بعد از بخشیدن مهریه در قبال حضانت فرزند
با بخشیدن مهریه در قبال حضانت فرزند، ممکن است که مادر نتواند یا نخواهد حضانت فرزند با او ادامه یابد. مادر به دلیل عدم توانایی در نگهداری فرزند خود، درخواست معافیت خود در قبال حضانت فرزند را به دادگاه ارائه دهد. ممکن است مادر به هر دلیل از داشتن حضانت فرزند خود پشیمان شود. یا بخواهد به مهریه ی خود که در قبال حضانت فرزند بخشیده است رجوع نماید، برای او قانونا امکان رجوع به بذل مهریه وجود ندارد. چرا که بخشش مهریه (هبه) معوض و در قبال اخذ حضانت فرزند از زوج و مبتنی بر عمل و خواسته ی مشروع زوجه از زوج (اخذ حضانت فرزند) میباشد. بنابراین در صورتی قابل رجوع خواهد بود که با رضایت زوج باشد.
دیدگاهتان را بنویسید